مانند شاعر ها....

باد سرد نامیدی وزید بر دل سیاه من نگون بخت
آفتاب غروب کرد
       ماه در نیامد
سردی .بی هویتی .ترس .عاشقی.عاشق قبیله ی دریایی ها
نه!!! این طور نیست  تو خود هویتی تو خود عشقی
چرا که دل داری ودل هر کس هویت اوست
روشنا بخش ما خورشید نیست بلکه مشعل درون دلمان است

سخن آخر
ای کوه پر عظمت راه را بر ما دشوار کن تا لذت سفر دو چندان شود
ای رود اب مده تا قدر اب بدانیم
ای گل عطری تراوش مکن که در  شان نو نیست که برای نا اهلان بو دهی

مانند شاعر ها....

باد سرد نامیدی وزید بر دل سیاه من نگون بخت
آفتاب غروب کرد
       ماه در نیامد
سردی .بی هویتی .ترس .عاشقی.عاشق قبیله ی دریایی ها
نه!!! این طور نیست  تو خود هویتی تو خود عشقی
چرا که دل داری ودل هر کس هویت اوست
روشنا بخش ما خورشید نیست بلکه مشعل درون دلمان است

سخن آخر
ای کوه پر عظمت راه را بر ما دشوار کن تا لذت سفر دو چندان شود
ای رود اب مده تا قدر اب بدانیم
ای گل عطری تراوش مکن که در  شان نو نیست که برای نا اهلان بو دهی